تکیه داده به تابوت شب
خسته....
محو رقص نور شمعی
سایه ای بر کاغذ پاره های درهم
سپیدی و سیاه خوردگی ها
تاریکی و غم چهره ای سپید
سکوت بود و .....سکوت
.....و فرهاد
یه مرد بوووود....یه مرد
سکوتی به وسعت خلوت تنهایی
زندگی ،
که جور دیگری نمیشناختش
بی صدایی التماس های گاه و بی گاه
کابوسی بر رویایی کودکانه
اشک بود و ....سکوت
.....و فرهاد
یه مرد بوووود....یه مرد
اشکی با غم لحظه های تاب نیاورده
ستاره ای،
سقوطش را تقدیر است و بس
خرده های غرور مردانه
آخرین گامهای یک تکرار
و سکوتی در انتها
....و دیگر هیچ...
خیلی زیبا بود گلم..
از خودت بود..؟
آهنگش توی ذهنم تداعی شد.................
مردی که آوار آخرین را زیر چارچوب خانۀ عشق خویش به انتظار نشسته بود، امشب زیر آوار فاصله ها مدفون شد .
یه مرد بوووود....یه مرد که ویران شد .
سلام دوست من
امیدوارم از حال خودت راضی باشی :) برات ممکنه به سوالی که در آدرس ذیل مطرح شده پاسخ بدی؟ نظرت حتماً کمک خواهد کرد ... پیشاپیش از شما ممنونم. www.seeyourinside.blogsky.com
سلام حال شما خوب هستین...
خوشحال میشم قدم بر این قلب شکسته بگذارید و مرحمی باشید بر این پیکر خسته و رنجور...
شاد و خوشبحت باشید در پناه خداوند رستگار..آمین
[قلب شکسته][قلب شکسته][گل][گل][گل]
سلام حال شما خوب هستین ...
مرسی از اینکه قدم بر این قلب شکسته گذاشتین و خطی به یادگار در دفتر این دل به جا و مرحمی شدین بر این پیکر خسته و رنجور...
دیر زمانیست که نامم بر پیکر غم و اندوه حک شده و من به ژرفای ویرانه های تنهای و درد پناه اورده ام تا ز اشفتگی ها و نامهربانی ها دمی ارام گیرم....
بگذرید یاران ز خیال من ز خیال اشفته من ..نام دیگر من درد است من روح خاکستر نشین غم واندوه هستم..بگذریم...
اگر دلتون گرفته باشه با صدای یک جیر جیرک هم گریه میکنید....
شاد و خوشبخت باشید در پناه خداوند رستگار.....آمین
[قلب شکسته][قلب شکسته][قلب شکسته]
سلام دوست عزیز
وب قشنگیه
اگه دوست داشتی یه سر به من بزن
به امید دیدار
تو را نگاه نخواهم کرد
زودتر دور شو
به روزم
نیستی؟
قلم بزن رفیق که دلم هوای عاشقانه های تو را دارد .
دلم گرفته بود گفتم بیام برات یه کامنت بذارم که هم یه حرفی زده باشم هم از اون همه کامنتی که بهت بدهکار بودم کم کرده باشم.
منتظر نوشتنت میمونم عزیزم .