نمی دونم چرا این متن آخر اینقدر بحث و حرف و گفتگو از توش در اومد.
شاید....
به هر حال...
از آقای الف.ح (دکتر) که به جای م.ج به من اظهار لطف کردن ممنوون. آخ که چقدر دوست دارم...
ولی آدم که هر سوسکی رو له نمی کنه!!! کوچیکا موزی ولی ریزن و میشه بی خیالشوون شد.
از کسایی هم که احساس وجود بهشوون دست داد و فکر کردن بدوون نظر اوونا شب من روز
نمی شه ممنوون.
از الف.ح دوم که باهاش دعوا کردم معذرت. وقت بدی اوومدی. چه توجیحی!!!
از اوونی که باید جواب میداد و نداد هم ممنوون. گر چه....
و از همه ی اوونایی که commente باحال گذاشتن ممنوون.
ولی چرا اینقدر حرف و حدیث....؟؟؟
شاید....
سلام. به فروشگاه اینترنتی کتاب و CD آدینه بوک با تحویل رایگان هم سر بزنید.
از خودم بپرسید
سلام
وبلاگ قشنگی داری بهم سر بزن.
یا علی
مرسی که بهم سر زدی...همیشه از دیدن دوستان دلگرم میشم...امیدوارم که خوش باشی
این چیزا رو برا کی می نیویسی؟
همش ... و ... و...
اینارو واسه همون دریایی می نویسم که اگه ازش ننویسم لبریز میشه.
از درد.
از نفرت.
من از اون لحظه می ترسم. جون خودمو خووب می شناسم.
شاید ....