در آیینه...

  لبانت

  به ظرافت شعر

  شهوانی ترین بوسه ها را به شرمی چنان مبدل می کند

  که جاندار غارنشین از آن سود می جوید

  تا به صورت انسان در آید.

  و گونه هایت با دو شیار مورب ،

  که غرور تو را هدایت می کنند و

  سرنوشت مرا

  که شب را تحمل کرده ام

  بی آنکه به انتظار صبح

  مسلح بوده باشم ،

  و بکارتی سربلند را

  از روسپی خانه های داد و ستد

  سر به مهر باز آورده ام.

  

  هرگز کسی این گونه فجیع به کشتن خود بر نخاست که من به زندگی نشستم!

 

  ...

  کوه ها با نخستین سنگ ها آغاز می شود

  و انسان با نخستین درد.

  در من زندانی ستم گری بود

  که به آواز زنجیرش خو نمی کرد-

  من با نخستین نگاه تو آغاز شدم.

 

  ( آیدا در آیینه ، احمد شاملو ، بهمن42 )

 

نظرات 3 + ارسال نظر
مرورگر.کام سه‌شنبه 8 فروردین 1385 ساعت 23:39 http://www.moroorgar.com

آخرین اخبار ایران و جهان در بزرگترین آرشیو خبری در ایران. خبر+عکس. :: اخبار را در www.moroorgar.com حرفه ای بخوانید ::

پیمان سه‌شنبه 8 فروردین 1385 ساعت 23:58 http://peyman59.blogsky.com

سلام
این اولین بار است که به وبلاگ شما سر می زنم. وبلاگ زیبایی دارید. خوشحالم با وبلاگ شما آشنا شدم.
موفق باشید.

ساس شنبه 12 فروردین 1385 ساعت 23:38

خوبه کم کم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد